خانه / مطالب نمونه / یک پلان جلوه‌گری از شخصیت زن در فیلم وجود ندارد/ یک بیت فردوسی را به تمام سینمای اروپا نمی‌دهم/ حتی یک فریم فیلم برای خوشایند مخاطب خارجی جا به جا نشد

یک پلان جلوه‌گری از شخصیت زن در فیلم وجود ندارد/ یک بیت فردوسی را به تمام سینمای اروپا نمی‌دهم/ حتی یک فریم فیلم برای خوشایند مخاطب خارجی جا به جا نشد

وحید جلیلوند با بیان اینکه فیلم «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» فیلم نیست و هیچ دروغی ندارد تاکید کرد یک پلان جلوه‌گری از شخصیت‌های زن در فیلم وجود ندارد، در صورتی که امکان ارائه این نوع تصاویر در بخش‌های مختلف فیلم وجود داشت.

خبرگزاری فارس – زهرا قزیلی:«چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» فیلمی که این روزها بر پرده سینماها است، این فیلم نقدی جدی به جامعه دارد فیلم فضایی دارد که برای فیلمساز پرسه زدن در زاغه‌ها و بیغوله های فقر زده و سرک کشیدن مداوم در سفره های بی‌رونق طبقات محروم فراهم بوده است اما فیلمساز از آن پرهیز کرده و تلاش داشته است به اندازه ای که نیاز فیلمش است از ماجرا پرده برداری کند و به اندازه نیاز اثر به سراغ درونیات و تلاطم روحی شخصیت‌های فیلمش می رود. فیلم اثری انسانی و دغدغه‌مند است که به دور از هرگونه درشت نمایی و شعاری شدن فیلمی مطلوب و مثال زدنی است.

نگاه انسانی و شریف این فیلم همه کارشناسان را به وجد آورده است و به تازگی فیلم «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» موفق به کسب جایزه از انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران شد این درحالی بود که فیلم در جشنواره ونیز نیز موفق به دریافت جایزه منتقدان شده بود و دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم فجر هم از افتخارات دیگر فیلم به شمار می آید .

در بخش پایانی این نشست درباره ارتباط مخاطب خارجی با فیلم، زمان اکران، نحوه کارگردانی و تکنیک همچنین بازی در نقش «علی» با وحید و علی جلیلوند به گفت و گو نشستیم که از نظرتان می گذرد:

تکنیکی که برای روایت فیلم اتخاذ کردید کاملاً در خدمت سوژه است.چطور ب این شیوه روایت رسیدید؟

ما دو فیلمنامه در اختیار داشتیم. یک فیلمنامه در دسترس همه عوامل بود و دیگری فیلمنامه من بود. در فیلمنامه نباید دکوپاژ وجود می‌داشت به همین جهت در فیلمنامه ای که مربوط به خودم بود بعد از هر سکانس مواردی که در تصویر ذهنی‌مان داشتیم به فیلمنامه اضافه می کردیم . من و علی زرنگار حتی برروی برخی تصویرها مفصل بحث می کردیم. به طور مثال:وقتی جلال در ماشین می‌نشیند،تصاویر را از Pov او می بینیم به این دلیل که اگر دوربین خارج از ماشین قرار می گرفت، صداهای افراد بیرون از ماشین،به صورت واضح شنیده و در نهایت شعاری می شد. به‌ همین منظور جلال را در ماشین گذاشتیم، درها را بستیم و تنها صداهای آمبیانس به گوش مخاطب می رسید و جمله ای هم به وضوح شنیده نمی شود.این تصاویر، تایپ شده در فیلمنامه مربوط به خودم موجود است. علاوه بر تایپ این بخش‌ها یک صفحه سفید هم در نظر گرفتیم که سر صحنه اگر موردی به ذهنم برسد، بتوانم یادداشت کنم. طبیعتاً بخشی هم به لحظه یا آنی بستگی دارد که در شوتینگ شکل می گیرد.

چقدر در شوتینگ تصمیم گرفتید که تصویر دیگری را جایگزین آنچه از پیش به آن فکر کردید قرار دهید ؟

زیاد این اتفاق رخ داد، اما چیزی متناقض از تصویر ذهنی قبلی نبود، تنها تکمیل کننده بود. به طور مثال؛ همه دیالوگ های علی و لیلا را در فضای بسته نوشته بودیم. بعد از بازبینی لوکیشن (حیات)خانه امکانی را به ما می داد تا لحظه مشاجره علی و لیلا را باروپذیرتر کنیم به طور مثال حیات خانه بهانه‌ای به ما می داد که لیلا شال به سر داشته باشد.

 

یک بیت فردوسی را به تمام سینمای اروپا نمی‌دهم/ پسند مخاطب خارجی را در نظر نگرفتم

به خاطر باورپذیری مخاطب خارجی؟

نه، حتی برای مخاطب ایرانی. مخاطب خارجی حجاب را در سینمای ما پذیرفته و دغدغه‌ای هم نیست اما دلم می‌خواست واقعی‌تر به تصویر بکشم . شاتی را از تخت‌خواب دو نفره علی دارم که در پشت سر، لیلا مشغول پتو انداختن و یا جابه‌جا کردن سر علی است. اگر لیلا را با روسری هم می دیدیم هیچ اشکالی نداشت چون مخاطب این موضوع را در سینمای ایران پذیرفته است . من اصلا به این فکر نکردم که مخاطب خارجی چه چیزی را می پسندد . من نه ناسیونالیستم نه هیچ ایسم دیگری … اما یک بیت فردوسی را به تمام سینمای اروپا نمی دهم . بی‌نهایت مملکتم را دوست دارم و به همین دلیل از تلخی هایش می گویم تا این تلخی ها برطرف شود.

مخاطب ایرانی و خارجی حجاب را در کارهای تصویری ما پذیرفته اما در ناخودآگاه مخاطب تاثیرگذار است، زیرا می خواهد واقعی ببیند چرا ما برخی از کارهای تلویزیون را دوست نداریم چون تصاویر واقعی از زندگی ارایه نمی شود. این تعارض با حجاب نیست مخاطب دوست دارد واقعی تر ببیند و می توان با تمهیداتی، تصاویر واقعی به مخاطب ارایه داد.

یک پلان جلوه گری از شخصیت زن در فیلمم وجود ندارد

شما فیلم من را ببینید یک پلان جلوه گری از شخصیت‌های زن در فیلم وجود ندارد. در صورتی که امکان ارایه این نوع تصاویر در بخش‌های مختلف فیلم وجود داشت. هیچ کدام از پلان ها بار اروتیک ندارد به طور مثال، دست لیلا سرعلی را جا به جا می‌کند دوستان معتقد بودند این پلان را حذف می کنند اما چون بار اروتیک نداشت هیچ اعتراضی هم نشد .

فیلم به شدت ایرانی است/ مخاطب با لحظات درونی فیلم ارتباط برقرار می کند

با توجه به این مهم که فیلم مساله انسانی را مد نظر قرارداده و کمک به همنوع پتانسیل دیده شدن و اقبال مخاطب خارجی را دارد چقدر فکر می کنید می توانید برای این ظرفیت برنامه ریزی کنید.

«دبورا یانگ» منتقد بزرگ هالیوود ریپورتر می نویسد: «خورشید انسانیت سینمای ایران از پشت ابرهای اندوه «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت » پیدا بود». ممکن است مخاطب خارجی با جزئیات فیلم ارتباط برقرار نکند زیرا فیلم به شدت «ایرانی» است و مربوط به کوچه پس کوچه های ایران است حتی جنس دیالوگ ها، کنش ها و حرکات افراد همه ایرانی است ، اما حس می کنم مخاطب خارجی با لحظات درونی فیلم، با حرف و پیام آن و با عشق و نفرت و شیرینی و تلخی و آنچه که ما به عنوان مفاهیم یا معنا می شناسیم ارتباط برقرار می کند. حس می کنم نگاه بسیاری از مخاطبان خارجی با نگاه «یانگ» همسو است .

«چهارشنبه…» فیلم نیست، دروغی ندارد/ فیلم برای دانشجوی به دنبال حقیقت جذاب است

اکران فیلم در فصل پاییز رخ داده و به نظر می رسد اکثر مخاطبین فیلم، دانشجویان و علاقمندان به سینما خواهند بود. فیلم را چگونه برای این قشر توصیف می کنید؟

«چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» فیلم خوبی است . فیلم را به یک دلیل ببینید این اثر، فیلم نیست و هیچ دروغی ندارد. به عقیده من این مهم برای مخاطبین ایرانی و خارجی، منتقدین و جشنواره ها اهمیت داشت.

برای فیلمنامه بعدی که با علی زرنگار (با موضوع اجتماعی) می نویسیم روی تخته وایت برد علت های موفقیت «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» را ذکر کردیم، اولین آیتم در یادداشت هایمان این است :« وحید، علی یادتان نرود شما با صداقت برنده شدید». به نظرم قشر دانشجو که به دنبال حقیقت است برایش این فیلم جذاب باشد .

 

اکران جنبی بعد از اکران عمومی در اروپا/ ۶ کشور اروپایی فیلم را خریداری کردند

با توجه به موضوعی که در فیلم مطرح شده و دغدغه انسانی ای که دنبال می کند ظرفیت فیلم تنها به حضور در جشنواره های خارجی خلاصه می شود یا برنامه دیگری برای دیده شدن بهتر فیلم در نظر گرفته شده است؟

علی جلیلوند: طبیعتاً جشنواره تنها بستری است برای دیده شدن فیلم و از پتانسیل جشنواره برای اکران فیلم در کشورهای مختلف استفاده می شود. از اولین حضور فیلم که در جشنواره ونیز صورت گرفت کمتر از دو ماه می گذرد و پخش بین المللی آن به تازگی آغازشده است ما بنا به صلاحدید پخش کننده هنوز روی حوزه آمریکا و خاور دور سرمایه گذاری نکردیم . در حوزه اروپا به شش کشور ایتالیا، یونان، قبرس،بلژیک، هلند و ترکیه رایت فیلم برای اکران، فروخته شده است اما اینکه چه زمانی قرار است اکران شود هنوز مشخص نشده. بعد از اکران های عمومی تلاش می کنیم اکران های جنبی برای فیلم در کشورهایی که رایت فیلم را خریداری نمی کنند، داشته باشیم. در حوزه اروپا مذاکرات خانم شهابی به عنوان پخش کننده بین الملل فیلم همچنان ادامه دارد.

زمان اکران خود خواسته بود/ موضوع فیلم زمان خوب برای اکران را تعیین می کند/ به اقبال مخاطب خوشبین هستم

برخی از تهیه کنندگان معتقدند دریافت سیمرغ برای فیلمشان امتیازی نیست و نمی توانند زمان اکران مناسب برای فیلمشان فراهم کنند. این نکته درباره فیلم شما هم صدق می کند؟

ما دقیقاً زمان اکرانی که می خواستیم وبه آن فکر کرده بودیم انتخاب کردیم. از زمان اکران و شرایط پیش از اکران راضی هستیم . گروه سینمایی و سالن هایمان خوب است. در حال حاضر ۱۸سالن در تهران در اختیار داریم اما ۱۸ سالن گلچین شده که به لحاظ جغرافیایی تقریباً مناطق مختلف تهران را پوشش می دهند. استنباط این است که قشر دانشجو و طبقه متوسط ارتباط خوبی با فیلم می توانند برقرار کنند به همین دلیل تلاش داشتیم در قسمت مرکزی شهر سینما داشته باشیم زیرا دانشگاه ها فعال هستند. خانواده ها هم در تهران از پردیس ها بهره می برند .

نکته دیگر این که یک تلقی غلط در میان اهالی سینما وجود دارد و آن طبقه بندی زمان ها و فصل های خوب اکران است و معتقدند برخی از زمان ها مناسب نیستند. نوروز و عید فطر زمان خوبی است اما چند فیلم می توان نام برد که در همین ایام، فروش خوبی را تجربه نکردند. نکته مهم دیگر این که ژانر و موضوع فیلم زمان مناسب برای اکران را تعیین می کند طبیعتا فیلم اجتماعی که می تواند موضوع اعضای یک خانواده باشد با یک فیلم که فضای روشنفکری دارد و در گروه هنر و تجربه نمایش داده می شود تفاوت خواهد داشت. در زمان جشنواره وقتی با آقای سرتیپی گفت و گو می کردیم، همان موقع متوجه شدیم که بهترین زمان برای ما پاییز است. یکی دو سال اخیر هم اکران خوبی را در این فصل شاهد بودیم . ما به اقبال فیلم هم خوشبین هستیم و هم امیدوار .

جوایز به دیده شدن فیلم کمک می کند/ جشنواره و جوایز نباید هدف باشد

سیمرغ چقدر به هدف شما که اکران پاییز بود کمک کرد؟

سیمرغ یا هر جایزه دیگر بین المللی و جشنواره ها و… به دیده شدن فیلم کمک می کند برخی می گویند سیمرغ برایم مهم نبود یا حضور در جشنواره ها اهمیتی ندارد و… همه این ها حس های خوبی است . مرز باریک در این ماجرا این است که این جوایز و جشنواره ها هدف نشوند. سیمرغ یا جوایز دیگر احساس شعف ایجاد می کند اما اگر هدف «جایزه» باشد دیگر فیلم نساختی بلکه صرف هزینه و عمر شده تنها برای دریافت جایزه. جوایز به فیلم کمک می کند تا اهالی سینما نسبت به فیلم توجه داشته باشند و درباره آن صحبت کنند.

تصمیم نگرفتیم فیلم بسازیم تصمیم گرفتیم در مدیوم سینما مفهومی را انتقال دهیم/ تاکیدی برای حضور در سینما با هر شرایطی نداریم

با توجه به هزینه های امروز تولید معمولا تلاش می شود از تعدد لوکیشن یا حضور هنرور پرهیز شود

تعدد لوکیشن، کار را سخت نمی کرد. وقتی فیلمنامه ای برای لوکیشن داخلی نوشته می شود طبیعی است که گروه راحت تر است – هم به لحاظ تولید و هم به لحاظ زمان بندی برنامه ریزی – و قص علی‌هذا اما این مربوط به زمانی است که تصمیم گرفته می‌شود صرفاً ساخته شود. ما تصمیم نگرفتیم فیلم بسازیم ، تصمیم گرفتیم در مدیوم سینما درباره یک مفهوم صحبت کنیم. یک روز مفهوم را در قالب نمایش ارایه دادیم، روزی دیگر مستند تلویزیونی ساختیم امروز این مفهوم باید در مدیوم سینما ارایه می شد.

طبیعی است؛ تهیه کننده با کارگردان تعامل می کند که با برنامه ریزی درست، شرایط مناسب کار فراهم شود زیرا فیلم کاملا ًشخصی بود و هیچ کمک دولتی نداشت. صحبت درباره صرفه جویی در زمان و هزینه قطعاً با وحید داشتیم اما قرار بود این اتفاق رقم بخورد. شاید تنها بخشی که به لحاظ تولید سخت بود سکانس‌های مربوط به تجمع مردم بود که برای تولید، پروداکشن سختی بود. از روز اول هم که صحبت می کردیم وحید تاکید داشت: «من جمعیت می خواهم» و ۵ روز ۵۰۰ نفر را برای این سکانس در نظر گرفتیم. امروز برای گفتن این مفهوم سینما مناسب بود شاید در آینده شرایط بهتری در عرصه نمایش وجود داشته باشد و آن هنر را برای انتقال مفهوم انتخاب کنیم تاکیدی برای حضور در سینما با هر شرایط یا هر وضعیتی نداریم.

 

یک فریم از فیلم برای خوشایند مخاطب خارجی جابجا نشد/ مخاطب خارجی با لهجه ایرانی فیلم را دریافت کرد

مخاطب خارجی با دیدن فیلم شما چه حسی را به شما انتقال داد؟

حس بسیار خوبی بود. ارتباط بسیار خوبی برقرار کردند. من یک اکران با مخاطب کاملا عام خارجی تجربه کردم – تکلیف منتقدان در ونیز با جایزه‌شان مشخص بود- بعد از نمایش عمومی مخاطبین ایستاده تشویق می کردند و حدود ۷ یا ۸ دقیقه طول کشید وقتی توجه کردم همه نوع قشری (زن و مرد ، بزرگسال و میان سال و جوان) حضور داشت تعداد ایرانی ها هم محدود بود .این احساسات این قدر ادامه داشت تا وحید به این احساسات عکس العمل نشان داد . همه این شور و شعف اتفاق خوشایندی است اما از همانجا این مساله من را درگیر کرد؛ این مفهوم را با زبان سینما و لهجه ایرانی ارایه دادیم . وحید پیشنهادات زیادی داشت که بخش هایی از فیلم را تنها برای ارتباط سهل تر مخاطب با فیلم جابجا کند. به طور مثال، وقتی بروز ارجمند گداخته می شود و دعوا می کند شاید با فرهنگ خارج از کشور همخوانی نداشته باشد . تاکید مصرانه ای وحید داشت – من هم موافق بودم – که یک پلان از فیلم کم نشود و این اتفاق نیافتد و یک فریم از فیلم تغییر نکرد و فیلم جشنواره فجر به جشنواره های دیگر ارسال و در اکران عمومی به نمایش درآمد.این اتفاق بسیار خوشایند بود که مخاطب خارجی ، مفهوم را با زبان سینمای ایران و لهجه ایرانی درک کرد.

«علی» را بسیار دوست دارم، «جلال» شبیه خودم است/ ابزار صدا را از خودم گرفتم/ بازیگری برایم «وسوسه» است

«علی» نقش بسیار جذابی است و هر بازیگری دوست دارد در کارنامه کاری اش نقشی مانند «علی» بازی کند.

وحید جلیلوند: کاراکتری را که درفیلم بیش از همه دوست دارم «علی» است اما جلال شبیه خودم است. علی را چون دوستش داشتم انتخاب کردم. عموم مخاطبین، من را با صدایم می شناسند و گاهی اوقات حسن بازیگر، پاشنه آشیل اش می شود. این بار ابزار صدا را از خودم گرفتم . دلم می خواست خودم را محک بزنم . بازیگری «وسوسه» است و همیشه در من وجود دارد، هرگز به خاطر این وسوسه هر نقشی را نپذیرفتم. تقریبا سالی یک کار بازی می کنم.

در فیلمنامه جدیدتان کاراکتری را برای بازی خودتان در نظر گرفتید؟

نه . در فیلمنامه جدید میزان حضور کاراکترها طولانی است و تمرکزم را می گیرد . اگر کاراکتر کوتاه و موثر – مثل علی – در فیلمنامه باشد، بازی می کنم. ما ۵ روز صحنه خانه علی و لیلا را فیلمبرداری کردیم من بسیار اذیت شدم، زیرا باید توانم را مضاعف می‌کردم. باید بازی کنی بعد پشت مونیتور قرار بگیری و خودت را روتوش کنی گاهی هم لجاجت کنی و حرف کارگردانت را گوش ندهی (با خنده)

سعید داخ: بازی کردن برای کارگردانی که بازیگر است برای بازیگرها بسیار سخت است . مخصوصا اگر بازیگر خوبی باشد . نمی توانی از نظراتش عبور کنی و همین کار را سخت و دوچندان می کند. اما لذت بخش است.

برای شما اتفاق افتاد؟

برای همه بازیگران در «چهارشنبه…» اتفاق افتاد

دوست دارم بازیگرانم بدرخشند/ کاراکتر را براساس توانایی بازیگر می نویسم

سختگیر بودید؟

وحید جلیلوند: همه بچه ها با هم رفیق بودیم. معتقدم وقتی سر فیلم می رویم یک چیز مهم است آن هم فیلم است نه کارگردان، نه بازیگر، نه فیلمبردار و… هیچ یک مهم نیست. فیلم باید خوب باشد. نکته دیگر این که دوست دارم همه بازیگرانم بدرخشند . از طرف دیگر ما یک تصویر ذهنی داریم که برایمان معیار است باید آن تصویر دربیاید. ما عادت نداریم براساس توانایی بازیگر کاراکتر را بنویسیم ما یک کاراکتر را می نویسیم بازیگر را اینقدر می تراشیم تا اندازه و قواره کاراکتر شود طبیعی است که بازیگران خسته شوند، اذیت شوند و… بازیگران در این فیلم از جان مایه گذاشتند تا اندازه کاراکترهای فیلم شوند. به هم اطمینان متقابل داریم و میدانیم که دیگری بر کارش اشراف دارد.

بازیگر وقتی در این حرفه به ثبات رسیده یعنی از هوش بالا برخوردار است . بازیگر زود متوجه می شود که کارگردان وقتی روی خواسته اش پافشاری می کند و تاکید دارد برای فیلم این کار را انجام می دهد یا منیت اش . وقتی این مهم را درک می کند که کارگردان تنها برای فیلم تلاش می کند، از جان و دل مایه می گذارد.

چقدر دورخوانی فیلمنامه و تمرین به طول انجامید.

ما تقریبا یک ماه و ۵ روز با تمام بازیگران دورخوانی داشتیم. برخی از سکانس ها مثل دعوای اسماعیل و سکانس های پرتنش و حضور جمعیت جلوی دفتر و… را در استودیو یک بار بازسازی کردیم. بازیگرانی که تنها یک جمله می گویند حداقل ۱۷ یا۱۸ جلسه تمرین داشتند که وقتی در کنار هنرورها قرار می گیرند در میان جمعیت خودشان را گم نکنند و ریتم کار درآید.

سکانس باید در فیلم رسوب کند تا بیرون نزند

با این اوصاف تدوین کار به سرعت انجام شد.

۴ ماه تدوین کردیم به عقیده من مرحله پست پروداکشن (پس از تولید) بسیار مهم است و باید برایش وقت گذاشت. هر سکانسی بعد از تدوین باید در فیلم رسوب کند وگرنه بیرون می زند و به درد نمی خورد.

از زمان اکران راضی هستید؟

یک بخشی از کار ما این است که نگاه مثبت به اتفاقات داشته باشیم . علی سرتیپی به عنوان پخش کننده به کارش بسیار مسلط و آشنا است و به خوبی مخاطب ر ا می شناسد علی جلیلوند هم به عنوان تهیه کننده بسیار دقیق است و به کارش اشراف دارد و یک مدیر تمام عیار است.

دو فیلمنامه کامل را دور ریختیم

چه زمانی فیلم بعدی را جلوی دوربین خواهید برد؟

از فروردین ماه با علی زرنگار مشغول نوشتن فیلمنامه هستیم. دو کار تقریبا تمام شده را دور ریختیم و دوباره می نویسیم تنها برای اینکه کار خوبی از آب درآید.انشاءالله.

Check Also

وزیر بهداشت به حاشیه های درمان کیارستمی پاسخ داد

وزیر بهداشت صبح امروز به عیادت عباس کیارستمی رفت و از نزدیک در جریان روند …